3. حضرت زهرا سلام الله علیها

3.16. غذا و زیورآلات و البسه بهشتی حضرت زهرا علیها السلام

حدیث اول:

یک روز صبح حضرت علی ابن ابی طالب(علیه السلام) به فاطمه اطهر(سلام الله علیها) فرمودند: آیا صبحانه ای داری که من بخورم؟ فرمودند: نه

 امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) از خانه خارج شدند و دیناری قرض کردند که به مصرف خورد و خوراک خود برسانند. در راه با مقداد مواجه شدند که اهل و عیالش گرسنه بودند. علی علیه السّلام آن دینار را به مقداد دادند و خود وارد مسجد شدند و نماز ظهر و عصر را با پیغمبر معظم اسلام(صلی الله علیه و آله) به جای آوردند. سپس پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) دست علی(علیه السلام)را گرفتند و با یکدیگر نزد فاطمه زهرا(سلام الله علیها)رفتند. فاطمه (سلام الله علیها)بر سر سجاده عبادت بودند و کاسه ای پشت سر فاطمه (سلام الله علیها)قرار داشت که از آن بخار بر می‌خاست. 

فاطمه زهرا(سلام الله علیها) که نزد آن حضرت عزیزترین مردم بودند، با شنیدن صدای پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) از اتاق خارج شدند و به آن حضرت سلام کردند. رسول اکرم(صلی‌الله علیه و آله)جواب سلام فاطمه(سلام الله علیها) را دادند. آنگاه دست مبارک خود را بر سر آن بانوی معظمه کشیدند و به وی فرمودند: «خدا تو را بیامرزد. برای ما شام بیاور. » فاطمه اطهر(علیها السلام) کاسه غذا را آوردند و مقابل پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) گذاشتند. رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله فرمودند: ای فاطمه! این غذا را از کجا آورده ای؟ من هرگز رنگی نظیر رنگ آن را ندیده ام؛ بویی نظیر بوی آن را نبوییده‌ام و نظیر آن را نخورده ام

آنگاه دست مبارک خود را میان دو کتف علی علیه السّلام گذاشتند و فرمودند: این غذا در عوض آن دیناری است که در راه خدا دادی، خدا هر کسی را که بخواهد رزق و روزی بدون حساب عطا می‌کند.

زمخشری در تفسیر کشاف، در ضمن داستان حضرت زکریا و مریم می‌نویسد: یک بار که قحطی رخ داده بود، فاطمه اطهر(علیها السلام) پدرش پیامبر خدا(صلی‌الله علیه و آله)را بر خویشتن مقدم داشتند و دو گرده نان و یک تکه گوشت برای پیامبر خدا(صلی‌الله علیه و آله) فرستادند. پیامبر اعظم صلی اللَّه علیه و آله آن نان و گوشت را نزد فاطمه آوردند و به وی فرمودند: «ای دخترم! بیا این غذا را بگیر. » وقتی فاطمه(علیها السلام) ظرف غذا را گرفتند و درپوش آن را برداشتند، دیدند که ظرف پر از نان و گوشت است. فاطمه(علیها السلام) در ابتدا مبهوت و متعجب شدند، اما بعد دریافتند که آن غذا از طرف خدای رئوف عطا شده. پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله) به فاطمه زهرا(سلام الله علیها) فرمودند: «این غذا را از کجا آورده بودی؟ » 

فاطمه(علیها السلام) پاسخ دادند: «از طرف خدای توانا عطا شده؛ {خدا هر کس را که بخواهد رزق و روزی بی حساب می‌دهد. } رسول خدا(صلی‌الله علیه و آله) فرمودند: «حمد و سپاس تنها آن خدایی راست که تو را شبیه به بانوی بزرگ بنی اسرائیل یعنی حضرت مریم قرار داده است. » سپس پیغمبر اکرم(صلی‌الله علیه و آله)، علی بن ابی طالب. حسن، حسین، و همه اهل بیت خود را(علیهم السلام) جمع کردند. همه به قدری از آن غذا خوردند که سیر شدند، ولی غذا همچنان باقی مانده بود. فاطمه اطهر(علیها السلام) آن غذا را بین همسایگانش تقسیم کردند 

باب سوم جلد ۴۳ بحارالانوار حدیث ۳۵

حدیث دوم :

روایت شده است که زمانی گروهی از یهودیان عروسی داشتند. آنها به حضور پیامبر اسلام صلی اللَّه علیه و آله مشرف شدند و گفتند: «چون ما حق همسایگی داریم، از شما تقاضا می‌کنیم که فاطمه زهرا را به عروسی ما بفرستی تا باعث سرفرازی ما شود. » آنان خیلی در این کار پافشاری کردند، ولی پیغمبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله)در جوابشان فرمودند: «فاطمه زهرا همسر علی بن ابی طالب علیه السّلام و محکوم به حکم و اجازه علی است. » یهودیان تقاضا کردند که آن حضرت در این باره توصیه آنها را به حضرت علی(علیه السلام) بفرمایند. 

زنان یهود آنچه زر و زیور که داشتند پوشیده بودند. یهودیان بر این گمان بودند که فاطمه زهرا(سلام الله علیها) با حال ذلت و تهیدستی در مجلس آنها حاضر خواهد شد و ایشان می‌توانند به وی توهین کنند. اما جبرئیل لباس‌ها و زر و زیورهای بهشتی برای فاطمه اطهر(علیها السلام) آورد که نظیر آنها دیده نشده بود. وقتی فاطمه زهرا(علیها السلام) آن لباس‌ها و زر و زیورها را پوشیدند، مردم از رنگ و بوی خوش آنها در شگفت ماندند. هنگامی که فاطمه زهرا (سلام الله علیها)وارد خانه یهودی همسایه شدند، زنان یهود در برابر آن بانو به خاک افتادند و زمین ادب را بوسیدند. تعداد زیادی از یهودیانی که ناظر آن صحنه بودند اسلام آوردند.

باب سوم جلد ۴۳ بحارالانوار حدیث ۳۷ 

https://islamiccourse.net/