2. امیر المومنین علیه السلام

2.12. علت نام گذاری حضرت علی علیه السلام به امیرالمومنین

حدیث اول: ابو حمزه ثمالی گوید: از امام ابوجعفر محمّد بن علی باقر علیه السّلام پرسیدم: ای فرزند رسول خدا، چرا علی را «امیرالمؤمنین» می‌نامند و این نام نامی است که پیش از او کسی بدان نامیده نشده و بعد از او نیز کسی را نشاید؟ فرمود: زیرا او اطعام کننده علم است و این غذا تنها از او خواسته می‌شود و آن را از دیگری نتوان طلب کرد. گوید: عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، چرا شمشیرش را «ذوالفقار» نامیده اند؟ آن حضرت علیه السّلام فرمود: زیرا با آن بر کسی ضربت وارد نکرد مگر اینکه وی را در این دنیا از خانواده و فرزندان و در آن دنیا از بهشت جدا نمود. - گوید: - پس عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، مگر همه شما قائم به حق نیستید؟ فرمود: بلی! عرض کردم: پس چرا حضرت قائم را «قائم» نامیده اید؟ فرمود: چون جدّم حسین علیه السّلام کشته شد، فرشتگان به درگاه خدای عزّوجل با ناله و زاری و شیون و گریه روی آورده و عرض کردند: ای خدا و ای سَرور ما، آیا از کسی که برگزیده و فرزند برگزیده و بهترین خلق تو را کشته غفلت می‌ورزی؟ پس خدای عزّوجل به ایشان وحی فرمود: ای فرشتگان من، آرام باشید! به عزّت و جلال خودم سوگند، قطعاً از ایشان انتقام خواهم گرفت، هرچند مدتی بعد باشد. سپس امامانی که از نسل حسین علیه السّلام هستند را به ایشان نشان داد که موجب مسرّت فرشتگان گردید. در میان فرزندان ایشان، یکی قیام کرده و مشغول نماز بود، پس خدای عزّوجل فرمود: به دست آن «قائم» از ایشان انتقام می‌گیرم. -. علل الشرائع: ۶۴ -

باب ۵۴ مجلد۳۷بحارالانوار حدیث۸

حدیث دوم: کشف الیقین: ابراهیم ثقفی از اسماعیل بن صبیح از زیاد بن منذر از ابوداوود از بریده اسلمی گوید: هرگاه با رسول خدا صَلی الله علیهِ و آله سفر می‌کردیم، علی علیه السّلام مسؤول مراقبت از وسایل آن حضرت می‌شد و چون در جایی فرود می‌آمدیم مراقب آن‌ها بود و اگر نیاز به مرتّب کردن داشتند، آن‌ها را مرتّب می‌نمود، و اگر کفش آن حضرت نیاز به تعمیر داشت، آن را وصله می‌کرد. چون در منزلی اطراق کردیم، علی علیه السّلام مشغول وصله کردن کفش پیامبر صَلی الله علیهِ و آله شد که ابوبکر وارد گردید، پس رسول خدا صَلی الله علیهِ و آله فرمود: 

برو به امیرمؤمنان سلام کن! عرض کرد: یا رسول الله، با زنده بودن شما؟! فرمود: با زنده بودن من! عرض کرد: او کیست؟ فرمود: آن که دارد کفش وصله می‌کند؛ سپس عمر آمد، پس رسول خدا صَلی الله علیهِ و آله به وی فرمود: بر امیرمؤمنان سلام کن! بریده گوید: من هم از جمله کسانی بودم که با آن‌ها بر پیامبر صَلی الله علیهِ و آله وارد شدم، لذا پیامبر صَلی الله علیهِ و آله به من نیز امر فرمود که به علی سلام کنم؛ لذا من هم همان طور که بقیه سلام کردند، به وی سلام کردم. 

اسماعیل گوید: ابوالجارود از حبیب بن یسار و عثمان بن بسیط نظیر این حدیث را برای ما روایت کرده است. -. کشف الیقین: ۴۳ - 

کشف الیقین: ابراهیم با سندی از عبدالله بن بُریده از پدرش از پیامبر صَلی الله علیهِ و آله مانند آن را روایت کرده است

باب۵۴ مجلد۳۷بحارالانوار حدیث۳۱

حدیث سوم :کشف الیقین: جابر جعفی گوید: ابو جعفر بن علی علیه السّلام فرمود: اگر مردم می‌دانستند از چه زمانی علی علیه السّلام «امیرالمؤمنین» نامیده شد، ولایت وی را انکار نمی کردند. عرض کردم: خداوند شما را رحمت کند، از چه زمانی علی علیه السّلام «امیرالمؤمنین نامیده شد؟ فرمود: از آن زمان که پروردگارت عزّوجل از پشت بنی آدم فرزندانشان را بیرون آورد و آنان را بر خودشان گواه گرفت و پرسید: آیا پروردگارتان نیستم و محمّد فرستاده من و علی امیرالمؤمنین؟ -. کشف الیقین: ۵۰ - 

کشف الیقین: حسن بن حسین از یحیی بن ابی علاء از معروف بن خربوذ مکّی از امام ابوجعفر باقر علیه السّلام نظیر آن را نقل کرده است. -. کشف الیقین: ۵۵ - 

کشف الیقین: محمّد بن عباس بن مروان با سندی از جابر مانند آن را روایت کرده است. -. کشف الیقین: ۸۱ - 

کشف الیقین: سیّد فخّار بن محمّد با سندی از احمد بن زیاد مانند آن را روایت کرده است. -. کشف الیقین: ۱۳۶ - 

مناقب ابن شهر آشوب: أمالی ابن سهل و کافی کلینی با اسنادهای خود نظیر آن را روایت کرده اند. -. مناقب آل ابی طالب ۱: ۵۴۸ -

باب ۵۴ مجلد۳۷بحارالانوار حدیث۳۸