15. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

15.5. هرکس در غیبت کبری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ادعای رویت کند دروغگوست

حدیث اول: احتجاج: این توقیع از ناحیه مقدسه امام زمان برای ابوالحسن سمری (نایب چهارم حضرت) بیرون آمد: «ای علی بن محمد سمری! بشنو که خداوند پاداش برادران (دینی) تو را در مرگ تو بزرگ گرداند. تو تا شش روز دیگر خواهی مرد. پس به کارهای خود رسیدگی کن و به هیچ کس به عنوان جانشینی خود وصیت منما که غیبت کامل واقع شده و دیگر ظهوری نیست، مگر بعد از آنکه خداوند اجازه دهد و آنهم بعد از گذشت زمان‌ها و قساوت دل‌ها و پر شدن زمین از ستم، خواهد بود. به زودی در میان شیعیان کسانی پیدا می‌شوند که ادعا می‌کنند مرا دیده اند. آگاه باش که هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ادعا کند که مرا دیده است، دروغ می‌گوید و بر من افترا می‌بندد. و لا حول و لا قوّة الّا باللَّه العلیّ العظیم. » -. احتجاج: ۴۷۸ -

باب ۲۳ مجلد۵۲ بحارالانوار حدیث ۱

حدیث دوم: کمال الدین: حضرت رضا علیه السلام فرمود: «چون خضر آب زندگانی نوشید تا نفخ صور زنده است و نمی میرد. او نزد ما می‌آید و به ما سلام می‌کند. ما صدای او را می‌شنویم، ولی خود او را نمی بینیم. هر جا از وی نام برند، حاضر می‌شود. هر کسی از شما نام او را می‌برد، به وی سلام کند. خضر هر سال در موسم حج حاضر می‌شود و تمام اعمال حج را انجام می‌دهد و در عرفه می‌ایستد و برای استجابت دعای مؤمنین آمین می‌گوید. به زودی خداوند وحشت قائم ما را در طول غیبتش، به وسیله مأنوس گشتن با او برطرف می‌کند و تنهایی او را به رفاقت با وی مبدل می‌سازد. » -. کمال الدین: ۳۶۲ -

باب ۲۳ مجلد۵۲ بحارالانوار حدیث۳

حدیث سوم: غیبت نعمانی: سدیر صیرفی می‌گوید: شنیدم که امام صادق علیه السلام می‌فرمود: «صاحب این امر شباهتی به یوسف دارد. » عرض کردم: «گویا شما می‌خواهید ما را از غیبت یا حیرتی مطلع سازید! » فرمود: «این خلق ملعون خوک مانند، از این امر چه چیزی را انکار می‌کنند؟ برادران یوسف اهل خرد و عقل و از اسباط و اولاد انبیا بودند که بر او داخل شدند و با او سخن گفته و خطاب کردند و با او تجارت کردند و با او مراوده کردند و برادر او بودند و او برادر آنان بود، او را نشناختند و او خود را به آنان معرفی کرد و گفت: «من یوسف هستم! » و در این هنگام همه او را شناختند. اما این امت متحیر چگونه انکار می‌کند که خدای عزوجل در وقتی از اوقات، اراده کند که حجت خود را از مردم مستور گرداند؟ پادشاهی مصر بر یوسف بود و بین او و پدرش به اندازه مسیری هجده روزه راه بود. پس اگر خدا می‌خواست که مکان یوسف را به یعقوب اعلام کند، می‌توانست و به خدا قسم یعقوب و فرزندانش پس از بشارت، نه روزه از بیابان خود را به مصر رساندند. 

پس این امت چه را انکار می‌کند که خدا آنچه را که با یوسف کرد، با حجت خود نیز بکند؟ که امام مظلوم شما که حقش مورد انکار است، بین مردم تردد داشته باشد و در بازارهایشان راه برود و بر فرششان پای نهد، ولی مردم او را نشناسند تا خدا به او اذن دهد که خود را به مردم بشناساند، همان گونه که به یوسف اذن داد که برادرانش به او گفتند: «آیا تو یوسفی؟ » فرمود: «من یوسف هستم. » -. غیبت نعمانی: ۱۶۳ - 

مثل این حدیث به سند دیگر هم در غیبت نعمانی -. غیبت نعمانی: ۱۶۳ - و دلائل الامامة -. دلائل الامامة: ۳۷۲ - طبری آمده است.

باب ۲۳ مجلد۵۲ بحارالانوار حدیث۹

https://islamiccourse.net/