15. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
15.14. بیعت با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در لحظه ظهورشان
امام صادق علیه السلام فرمودند: ...ای مفضل! هر بیعتی قبل از ظهور قائم، کفر و نفاق و نیرنگ است؛ خداوند بیعت کننده و بیعت گیرندگان آن را لعنت کند. بلکه ای مفضل!(قائم آل محمد) تکیه به خانه خدا میدهد و دستش را دراز میکند و نوری که ضرری برای خود حضرت ندارد، از آن میجهد و میگوید: این دست خدا و از جانب خدا و به امر خداست. سپس این آیه را میخواند: «إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفْسِهِ»، {در حقیقت، کسانی که با تو بیعت میکنند، جز این نیست که با خدا بیعت میکنند دست خدا بالای دستهای آنان است. پس هر که پیمان شکنی کند، تنها به زیان خود پیمان میشکند، } -. فتح / ۱۰ -
اول کسی که دست او را میبوسد، جبرئیل است. سپس سایر فرشتگان و نجبای جن و بعد از آنها نقبا با وی متابعت میکنند. مردم در مکه فریاد میزنند و میگویند: این مرد کیست و این جماعت که با او هستند کیانند و این علامت که دیشب دیدیم و نظیرش دیده نشده چیست؟ بعضی به بعضی دیگر میگویند: این مرد همان صاحب بزهاست! (حضرت چند بز لاغر را جلو انداخته و بدین گونه به طرف خانه خدا میرود بدون آنکه کسی او را بشناسد...)
عده دیگر میگویند: نگاه کنید ببینید کسی از همراهان او را میشناسید؟ مردم میگویند: ما جز چهار نفر از مردم مکه و چهار نفر از اهل مدینه که
فلانی و فلانی میباشند - و آنان را نام میبرند - هیچ کدام آنها را نمی شناسیم. این واقعه در آغاز طلوع آفتاب آن روز خواهد بود. موقعی که آفتاب طالع شد، گوینده ای از چشمه خورشید به زبان عربی فصیحی بانگی میزند که اهل آسمانها و زمین آن را میشنوند، و میگوید: ای مردم عالم! این مهدی آل محمد است، و او را به نام و کنیه جدش پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله میخواند و به پدرش حسن علیه السّلام امام یازدهم تا حسین بن علی صلوات اللَّه علیهم اجمعین نسبت میدهد. آنگاه گوینده میگوید: با وی بیعت کنید که رستگار میشوید و مخالفت امر او نکنید که گمراه خواهید شد. سپس به ترتیب فرشتگان و جن و نقبا دست او را میبوسند و میگویند: شنیدیم و اطاعت میکنیم! هیچ صاحب روحی در میان مخلوق خدا نمی ماند جز اینکه آن صدا را میشنود. کسانی که در جای دور و نزدیک و دریا و خشکی میباشند، میآیند و برای یکدیگر نقل میکنند که ما با گوش خود چنین صدایی را شنیدیم.
هنگامی که آفتاب میخواهد غروب کند؛ کسی از سمت مغرب زمین فریاد میزند: ای مردم دنیا! خداوند شما در بیابان خشکی از سرزمین فلسطین به نام «عثمان بن عنبسه» اموی از اولاد یزید بن معاویه ظهور کرده، بروید و با او بیعت کنید تا رستگار شوید! و با وی سر به مخالفت بر ندارید که گمراه میشوید! در آن وقت فرشتگان و جن و نقبا گفته او را رد و تکذیب میکنند و به آن گوینده میگویند: شنیدیم و نافرمانی میکنیم! هر کس شک و تردیدی به دلش راه یافته باشد و هر منافق و کافری، با این صدای دوم گمراه میگردد.
در آن وقت آقای ما قائم علیه السّلام تکیه به خانه خدا میدهد و میگوید: الا ای اهل عالم! هر کس میخواهد آدم و شیث را ببیند، بداند که من همان آدم و شیث هستم؛ هر کس میخواهد نوح و پسرش سام را ببیند؛ بداند که من همان نوح و سام میباشم؛ هر کس میخواهد ابراهیم و اسماعیل را ببیند، بداند که من همان ابراهیم و اسماعیل هستم؛ هر کس میخواهد موسی و یوشع را ببیند، بداند که من همان موسی و یوشع هستم؛ هر کس میخواهد عیسی و شمعون را ببیند، بداند که من همان عیسی و شمعون هستم؛ هر کس میخواهد محمد صلّی اللَّه علیه و آله و امیرالمؤمنین صلوات اللَّه علیهما را ببیند، بداند که من همان محمد و علی هستم؛ هر کس میخواهد حسن و حسین را ببیند، بداند که من همان حسن و حسین میباشم؛ هر کس میخواهد امامان اولاد حسین علیهم السّلام را ببیند، بداند که من همان ائمه اطهار علیهم السّلام هستم؛ دعوت مرا بپذیرید و به نزد من جمع شوید که هر چه خواهید به شما اطلاع دهم. هر کس کتابهای آسمانی و صحف الهی را خوانده است، اینک از من میشنود.
آنگاه شروع میکند به قرائت صحفی که خداوند بر آدم و شیث علیهما السلام نازل فرمود. پیروان آدم و شیث میگویند: به خدا قسم این صحف حقیقی آدم و شیث است! این مرد آنچه را ما از صحف آدم و شیث نمی دانستیم و بر ما پوشیده بود، یا از آن حذف یا تبدیل و تحریف شده بود، به ما یاد داد.
سپس صحف نوح و ابراهیم و تورات و انجیل و زبور را میخواند. پیروان تورات و انجیل و زبور میگویند: به خدا قسم این همان صحف حقیقی نوح و ابراهیم است که چیزی از آن سقط نشده و تبدیل و تحریف نگردیده! به خدا قسم تورات جامع و زبور تمام و انجیل کامل همین است و این بیش از کتبی است که آن را خوانده ایم!
سپس قرآن میخواند. مسلمانان میگویند: به خدا قسم این همان قرآن حقیقی است که خداوند بر پیغمبر نازل کرده، چیزی از آن کم نشده و تحریف و تبدیل نگردیده است!
باب ۲۸ مجلد ۵۳ بحار الانوار حدیث مفضل بن عمر