7. امام سجاد علیه السلام
7.1. برخی معجزات امام سجاد علیه السلام
حدیث اول : بصائر الدرجات: مردی خدمت زین العابدین علیه السلام رسید. آن جناب فرمود: تو کیستی؟ عرض کرد: منجم هستم. فرمود: پس تو خبر از غیب میدهی؟! سپس حضرت نگاهی به او نموده فرمود: میخواهی شخصی را به تو نشان دهم که در همین فاصله آمدن تو به اینجا، از چهارده عالم گذشت که هر کدام سه برابر دنیا بوده، با اینکه در مکان خود نشسته است. عرض کرد: چنین شخصی کیست؟ فرمود: من! اگر مایلی، بگویم چه خورده ای و در خانه خود چه اندوخته ای! -. اختصاص: ۳۱۹، بصائر الدرجات: ۴۰۰
باب ۳ مجلد ۴۶ بحارالانوار حدیث۱۲
حدیث دوم: روزی علی بن الحسین علیهما السلام فرمود: مرگ ناگهانی سبک باری مؤمن و باعث تاسف کافر است. مؤمن غسل دهنده و حامل جنازه خود را میشناسد؛ اگر در نزد خدا امید ثوابی داشته باشد، به کسانی که جنازه اش را میبرند قسم میدهد عجله کنند. در غیر این صورت قسم میدهد او را آرام تر ببرند. مردی بنام ضمرة بن سمره گفت: اگر آنچه شما میگویید صحیح باشد، از تابوت بیرون میآید و میخندد و میخنداند، امام علیه السلام فرمود: خدایا ضمرة بن سمره به حدیث پیامبر خندید و خنداند، او را مؤاخذه تأسف باری فرما. پس از رفتن او، چیزی نگذشت که غلامش آمد و خبر فوت ضمره را به زین العابدین علیه السلام رساند و گفت: ناگهان ضمره مرد!! خدا در مورد او به شما اجر دهد؛ غلام میگفت من صدای او را در زندگی و پس از مرگ کاملا میشناختم. پس از مرگ میگفت: وای بر ضمرة! هر دست آویزی از دستم رفت! وارد جهنم شدم؛ باید همان جا منزل گیرم و ساکن باشم، زین العابدین علیه السلام فرمود: الله اکبر، این است کیفر کسی که حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله را ریشخند و مسخره کند. -. الخرائج و الجرائح: ۲۲۸ -
باب۳ مجلد ۴۶ بحارالانوار حدیث ۱۴
حدیث سوم: خرایج: روزی زین العابدین علیه السلام به مزرعه ای که داشت رفت؛ ناگهان مشاهده کرد گرگی موی ریخته و خشمگین راه را بر مردم گرفته. گرگ نزدیک آن جناب رسیده و ناله ای کرد، امام فرمود: برو، ان شاء الله انجام میدهم! گرگ رفت. عرض کردند: چه میگفت؟ فرمود: پیش من آمد و گفت: زایمان بر مادهام سخت شده! به داد من و او برس و دعا کن نجات یابد، من پیمان میبندم که خودم و فرزندانم هرگز متعرض آزار شیعیان تو نشویم، من نیز خواسته او را پذیرفتم. -. الخرائج و الجرائح: ۲۲۸ -
باب ۳ مجلد ۴۶ بحارالانوار حدیث۱۵